آن سوی زندگی ...

خونه ی دوم و جدید من
بعد از 3 سال وبلاگ نویسی و کوچ از خاطرات تلخ و شیرین روزهای این 3 سال ک نوشته بودمشون..حالا دوباره از نو یجای نو ی وبلاگ نو ..
بی مرز و همونطور ک هستم ، از خودم حسم زندگیم مینویسم .

جمعه

جمعه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۰۰ ق.ظ

آسمون خوشگل و ابری و مه ای !! 

دیشب تا صبح بارون بارید 

توو تخت قدیمم خوابیدم . انگاری بد هم نبود ... 

این روحیاتمه غیر از شرایط جوی ک تحمل خونه مامان اینارو برام راحت یا سخت میکنه .. دیشب راحت بود .. نمیدونم چرا اینجا ک میخوابم بیدار ک میشم موهام پففف میکنه . این خیلی عجیبه چون خونه خودم اصلا اینطوری نیس . 

کیک توو ماهی تابه ! پختم جلو مامان یاد گرفت . 

فر ش پر از لوازمه و گفتم فر رو خالی کن بابا .. ازش استفاده کن .. 

بابا خیلی ذوق کرده از بودنم .. 

کیک یکم خمیر شد .. ماهی تابم بزرگ بود . نمیدونم چرا 

بوی بادمجون سرخ شده پر کرده فضارو 

به به 

غذای مورد علاقه ی من 

صبح زنگ زدم دیدم راه افتاده . نگران اما خوشحال شدم .. 

هرچی باشه تکیه م بهشه و دلم گرم میکنه ...

مامان داره شرح دعوا و طلاق و جنگ دوم پسر دوستش رو برام تعریف میکنه .. 

زنش بعد از 3 ماه طلاق .. ازدواج سوم کرده .  خب نوش جونش بما چه 

نمیدونم چرا نمیتونم طرف a رو بگیرم   ...

مردها دلم رو ب سوز! نمیارن اصولا .... 

لاک گلبهی تیره زدم . 


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۱۰

نظرات  (۶)

بعد از خوندن دو تا پست تاریک, این دو تا پست بالاتر, لذت بخش بود برام, اینکه بعد زمین خوردن, دس به زانو میزنی و بلند میشی, کاریه که کمتر کسی میتونه... اینکه میگی ما روانشناسا نمیتونیم کاری برای خودمون بکنیم و قبول ندارم, چون شما توی هر لحظه دارین به خودتون کمک میکنین و انرژی میدین, شاید بخاطر همونه وقتی نسبت به چیزی احساس نتونستن میکنین, به نظرتون بزرگ میاد, چون همیشه تونستین حتی اگه خودتون متوجه ش نشدین, چون این تحلیل و تونستنه قسمی از شماس که ماهای معمولی نداریمش.. فک کنم هیچ خبری بیشتر از به دنیا اومدن یه بچه نمیتونه خوشحالم کنه :-) ان شاا... قدماش پر خیر و برکت باشه براشون عزیزم
پاسخ:
قربون محبتت و کلام شیرینت ک لبخند ب لبم آورد 
واسه منم دعا کن ...
ممنون بهم روحیه دادی 
دوست دارم 
۱۰ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۱۲ مامان ایلیا
سلام دوست جونی:))
این پست جدید رو چند بار خوندم (در مورد خیانت)نمیدونم چرا هم قبولش دارم ،هم ندارم:((

پاسخ:
موافقم باهات
۱۰ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۲۶ مامان ایلیا
برای این پست جدیدت،
همیشه خلا باعث جذب میشود:))
پاسخ:
درست است !
من این فراژیل ای لاو یو رو دیدم, چه ذوق کردم چرا :))))
ممنونم عزیزم, منم ای لاو یو بخاطر تموم حرفای قشنگت که چه اون خونه و چه اینجا, اجازه دادی بخونم و استفاده کنم :*

پاسخ:
قربونت برم همراه همیشگی و اغلب خاموش من 
چه جالب
پف کردن مو اونم در یک مکان خاص
حتما نظر میشه بهتون که اینجوری میشه :D

خیانت از هر نوعش خیانته متاسفانه
به نظرم قابل بخشش نیس
پاسخ:
صد در صد خیاااانت اگر باشه بله خیلی زننده س 
ولی ب نظر من کاملا قابل بخششه 
حالا یا از اجبار یا از بزرگی روح 
ب چشمم دیدم کسایی ک گذشت کردن ک البته بیشتر شامل خانم ها بوده ک بخشیدن 
ولی ... جالب اینجاست ک مردهایی رم سراغ دارم ک گذشتن 
یکی گذشته ولی ترک کرده 
یکی گذشته و دوباره ادامه زندگی داده و الان نوه هم دارن ب تازگی !!

زندگیه دیگه 

آره خیلی جالبه واسم توو ی شهر ولی موهام اونجا صبحا پف میکنه 


تو خونه مامان بودن کلی حس خوب همراهش داره و حال آدمو بهتر می کنه مخصوصا اگه آدم برای خانواده اش کیک هم درست کنه.
پاسخ:
آره 
اگر آدمای ضد حال نباشن دورت 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی