آن سوی زندگی ...

خونه ی دوم و جدید من
بعد از 3 سال وبلاگ نویسی و کوچ از خاطرات تلخ و شیرین روزهای این 3 سال ک نوشته بودمشون..حالا دوباره از نو یجای نو ی وبلاگ نو ..
بی مرز و همونطور ک هستم ، از خودم حسم زندگیم مینویسم .

نخود !

سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۰۰ ب.ظ
سلااااام 
روزتون ب خیر و نیکی 
والا ما ک دیشب تا روشنایی هوای امروز! خوابمون نبرد 
و احتمالا ی مدت دست ب دامن کلرودیازپوکساید شویم 
هم خواب آور است کمی 
هم کمی از نگرانی های کاذبمان کم می کند 
دو سالی هست تصمیم داریم میلش کنیم 
هی میترسیم 
وابسته شویم مثلا 

بگذریم 

دم دمای صبح تازه خوابم برد و ساعت 10 ک بیدار شدم وضعیت ب قدری کلافه کننده و قرمز بود ک پریدم حموم و اومدم باز زیر پتو ..
گاهی بعد از ی حماقت . وضعیت قرمز چند روز یا هفته بعدش ، چقدر میتونه خوشحال کننده باشع !
اوه من حامله نیستم !!
مثلا اینطوری :))

اول مسیج دادم ب آقای منزل ک ما حالمان خوش نیست و ناهار نداریم 
فرمودند فدای سرتان از بیرون خواهیم گرفت 

برای خودم آب سیب هویج و چغندر گرفتم ی لیوان و نوش جان کردم سلولهام تشکر کردن 
ای م ا ن میگه چیزای خوب ک میخوری سعی کن تصور کنی سلولهات دارن تازه میشن و فلان 
من جزززز دادم این مرد رو انقدر ک ترسها و نگرانی های ب جا و خیلی کم ب جای من رو شنید 
سنگ صبور شد و راهنماییم کرد 
تحمل کرد و ...
البته ..
باقیش و نمیگم 
حقش هم بود شاید 
ولی ..
باز باقیشو نمیگم ..

خلاصه 
دیدم بهترم و در طرفه العینی !! (اینجوری مینویسنش ؟!) ی بسته فیله ی مرغ پرتاب کردم وسط ماهی تابه و ی پیاز متوسط حلقه زیر و روش .. ادویه و نمک و زعفرون . دو قطره روغن . ی چوکولو آب جوش . ی ساقه کرفس و ی کدوی تکه شده و ی گوجه ی حلقه شده و ...
اوووووووم ی بویی راه افتاده محشر 
دو پیمانه برنج توو پلوپز و ب آقای منزل باز مسیج دادم ک بهترشدم پاشدم ناهار گذاشتم نگیر 
فرمودند استراحت کن عزیزم 
جواب دادم چ بارونی !!
گرچه الان ک دارم پست مینویسم بند اومده و داره صاف میشه هوای ابری و متاسفم بابتش
چون عاشق بارون و هوای تاریک و ابری ام 
افسرده م ک نمیکنه هیچ سرحالمم میکنه و سرخوش 


دیروز رفتم غروب پیش ماما
مامان ها نه ماما . اون ماما نه ینی
برام دستبند خرده بود ب مناسبت ولم! تایم!!
بعدا حسش بود شاید عکس بزارم
هفته ی پیشم ک من بهش ی قاب موبایل .. همون کیس .. داده بودم ک عکس خودم و خودشو روش چاپ کرده بودم براش 
خیلی خوشال شد 
برای همسرم دیروز دادم کادوشو 
میگم این سفارشهای اینترنتی چقدرررر خوب و ب صرفه ن 
ب صرفه در وقت و زمان و ..
حالم خوب نبود و از ی سایت براش ی مو زن با بی لی س و ی بسته شکلات سفارش دادم و گفتم کادو کنن و چ قشنگ هم توو جعبه ی خوشمل گذاشته بودنش و .. خلاصه راضی بودم خیلی 

دیگه کسی نیست ک بخوام بهش کادو بدم 
ینی خیلی هستن ک شاید خوشم بیاد بهشون چیزی بدم ولی شدنی نیست خب 

دیروز مامان هرچی دستش اومد با نخود داد ب خورد ما 
البته عالی هم بود 
حمص و فلافل 
محصولات نخودی 
و ک م ر ساز 
ببخشید ولی واقعیته میگن نخود برا مرد ها خوبه 
علمی ام هس خب وااا ..

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۲۱

نظرات  (۶)

۲۱ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۳۵ دلم تنگه پرتقال من...
خب خداروشکر بهتری خانوم کدبانوی خونه
انقد خوشم میاد هر چی تو غذاهات میریزی رو میگی چون منم معمولا درستشون میکنم
دیگه اینکه هوای ابری و تاریک و بارونی بی نظیره بی نظیر
پاسخ:
مرسی عزیز دلم 
اوهوم عالیع 
سلام بانو جووووونی
خوبی عزیزم؟ امروز از صب کلی یادت کردم برای بارون این هوا محشره واقعا"

از اول پست دنبال قضیه عنوان نخود می گشتم تا آخرش یافتم میرویم در کار نخود عجب قضیه ای داره نخوداااا :)) مرسی
هدیه ها مبارکشون باشه چه هدیه های خوبی هم انتخاب کردی .
عکس بزار عکس بزار دوست دارم دوست دارم!!
PMS همیشه هم بد نیست گاهی بقول تو سبب خوشحالیه.

پاسخ:
بی نهایت منم امروز یادت بودم
کاش خونه هامون نزدیکتر بود 
آخی الهی راست میکی کاش نزدیک بودیم منم خیلی تنهام
دقیقا من امروز 1/15 برای ماشین وایستادم دیگه دربستی هم نبود یعنی یه بارون برای این شهر اینقدر معضله !!!!
پاسخ:
والا از وقتی یادمه بارون ک میومد تهران قفل میشد گره میخورد چراشو هنوز متوجه نشدم 
ساعات بیکاریت بیا پیش من خب 
۲۱ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۱۸ مامان ایلیا
الهی عزیزم ،شهر بزرگ یک بدیهایی دار ...شهر کوچک هم
کاش امکانات عادلانه تو شهرها بود تا شهرهای بزرگ این طور نمیشد
من خودم وقتی برمیگردم شهرم ،از خودم تعجب میکنم چطوری دارم تحمل میکنم ...وقتی هم بر میگردم شهر کاری همسرم از این همه آرامش لذت میبرم
در مورد نخود نمیدونستم واسه آقایون مفید،این هفته  زیاد فلافل به همسری دادم ..منظور از مفیدن رو برم سرچ کنم ،ببینم چی هست؟؟:))
پاسخ:
نمیدونم توو گوگل چی بیاد ولی از قدیم میگفتن قوه ی چیزه آقارو زیاد میکنه 
هاهااااا قوه ی چیز 

عزیزم ...
به به خانوم خوش سلیقه کادوهاشونو دادن و گرفتن مبارکه :*
نخود رو نمیدونستم چه جالب :دیی
پاسخ:
فداتشم 
وا چ استقبالی شد ازین نخود :))))
اینجا جات خالی الان داره حسابی بارون میاد و من از خوشی رو ابرام. دستبندت هم خیلی خیلی مبارک منتظر عکسش هستیم.
پاسخ:
ای جون 
ممنون حتما 
اره ی چن روزی مام بلاخره بارون دیدیم 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی