تحول درد داره و زمان میخواد ...
بوی پیاز داغ
بوی عدس پلوی تازه رو گاز گذاشته شده !
بوی درس و امتحان و کتاب و هیاهو
و منِ مصمم ک دقیقا میدونم دارم چیکار میکنم و خوشحالم .
ازینکه بلاخره عقلم ب احساسم غالب تر تر تر شد و کاری ک باید همون اولِ اول میکردم و انجام دادم .
گرچه زیان دیدم ولی بهرحال سوگواری تاثیر مثبتی برام نداره پس دیگه باید ب چشم تجربه یا ی اتفاق نگاش کنم و سعی کنم رد شم ..
همونظور ک شدم ..
هنوز با فضای اینجا اُخت نشدم .. هموز نوشتن اینجا برام ب آسونیِ بلاگفا نیست و نشده ولی خیلی راضی ام و همین رضایت برام خوبه ... بودنِ شما بچه های قدیمی .. البته گلچینی از شماها هم برام نعمت بزرگیه ...
امکانات بلاگ خیلی خیلی بهتر و بیشتر از بلاگفاست ..
امکان انتقال مطالب اونجارو دارم ولی فعلا نمیدونم چرا دوس ندارم سنگینیِ بعضی از روزای اونجارو ب اینجا بکشونم برای همین هنوز فکری واسه انتقالشون ب این طرف نکردم ...
شاید بزارم توو همون خونه ی قدیمی بمونه ..
دارم مراحل سوگواری و طی میکنم !! بخودم سخت نمیگیرم تا کم کم طی بشه ...