آن سوی زندگی ...

خونه ی دوم و جدید من
بعد از 3 سال وبلاگ نویسی و کوچ از خاطرات تلخ و شیرین روزهای این 3 سال ک نوشته بودمشون..حالا دوباره از نو یجای نو ی وبلاگ نو ..
بی مرز و همونطور ک هستم ، از خودم حسم زندگیم مینویسم .

تحول درد داره و زمان میخواد ...

چهارشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۰۱ ب.ظ


بوی پیاز داغ 

بوی عدس پلوی تازه رو گاز گذاشته شده !

بوی درس و امتحان و کتاب و هیاهو 

و منِ مصمم ک دقیقا میدونم دارم چیکار میکنم و خوشحالم . 

ازینکه بلاخره عقلم ب احساسم غالب تر تر تر شد و کاری ک باید همون اولِ اول میکردم و انجام دادم .

گرچه زیان دیدم ولی بهرحال سوگواری تاثیر مثبتی برام نداره پس دیگه باید ب چشم تجربه یا ی اتفاق نگاش کنم و سعی کنم رد شم ..

همونظور ک شدم ..


هنوز با فضای اینجا اُخت نشدم .. هموز نوشتن اینجا برام ب آسونیِ بلاگفا نیست و نشده ولی خیلی راضی ام و همین رضایت برام خوبه ... بودنِ شما بچه های قدیمی .. البته گلچینی از شماها هم برام نعمت بزرگیه ...

امکانات بلاگ خیلی خیلی بهتر و بیشتر از بلاگفاست ..

امکان انتقال مطالب اونجارو دارم ولی فعلا نمیدونم چرا دوس ندارم سنگینیِ بعضی از روزای اونجارو ب اینجا بکشونم برای همین هنوز فکری واسه انتقالشون ب این طرف نکردم ...

شاید بزارم توو همون خونه ی قدیمی بمونه ..

دارم مراحل سوگواری و طی میکنم !! بخودم سخت نمیگیرم تا کم کم طی بشه ...


این آهنگ ....

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۱۰