آن سوی زندگی ...

خونه ی دوم و جدید من
بعد از 3 سال وبلاگ نویسی و کوچ از خاطرات تلخ و شیرین روزهای این 3 سال ک نوشته بودمشون..حالا دوباره از نو یجای نو ی وبلاگ نو ..
بی مرز و همونطور ک هستم ، از خودم حسم زندگیم مینویسم .

زندگی لبخند بزن

سه شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۴۸ ب.ظ

اوووووم 

چ بوووهای خووووبی 

درگیر پروپوزالمم در کنارش هم عشقبازی با خونه ی قدیمیم! و کارتونهای ولو توو اتاق 

امروز تا ی حدی شو ک میشد جابحا کردم 

باقی رو باز نمیکنم فعلا .. ک برای اسباب کشی دوباره کاری نشه 


تیکه های کوچیک سینه مرغ و توو پیاز و سیر و ماست و زیره و لیمو و نمک و زعفرون و زردچوبه و روغن زیتون خوابوندم چند ساعت 

بعد توو پیرکس ریختمشون با تیکه های زنجبیل تازه 

روشم ی گوجه حلقه کردم و فویل کشیدم و گذاشتم فر 

برنجم گذاشتم توو پلوپز 

موهامم ک تازه نمش رو گرفته بودم بعد از دو ساااااال وووو نییییممممم با بابیلیس فر های درشت دادم

خیلی خوب حالت گرفت و هی ذوق کردم ک باز خونه ی خودمم و فر دارم و لوازمم هست و ... 

این وسطا هم کارای پروپوزالمو پیش میبردم 

اووووم عاشق بوی سیر و زیره و زنجبیلم ... 

به به 


زندگی میشه فردا عصر بمن ی لبخند گنننننده بزنی؟؟؟


موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۱۴