آن سوی زندگی ...

خونه ی دوم و جدید من
بعد از 3 سال وبلاگ نویسی و کوچ از خاطرات تلخ و شیرین روزهای این 3 سال ک نوشته بودمشون..حالا دوباره از نو یجای نو ی وبلاگ نو ..
بی مرز و همونطور ک هستم ، از خودم حسم زندگیم مینویسم .

دادن آرامش ب کسی ک نیمه شب نگران از استرسی ک کااااااملا برام قابل لمس بود حس خیلی خیلی خوبی بهم داد گرچه کمی از نگرانیای شخصیمو زنده کرد . 

آزمایشگاهی ک رفته بودم عضو گروهی در وا  ی بر کرده تمام اعضا رو .. مشخصه 3 گروه کرده افراد رو و ما در گروه سوم قرار داریم !

مسائل پزشکی توصیه ها یا گاها سوالهای مطرح میشه و هرکس بدونه یا ی پزشک ک جزء اعضای گروهه جواب میده ..

دیشب قبل خواب دیدم خانمی سوالی مطرح کرده ک من اشراف کااااااااامل در حد پزشک متخصصش روش دارم .

یاد تمام این دو سال خودم افتادم و براش کااامل و کامل توضیح دادم و سعی کردم لابلای توضیحاتم بهش آرامش القا کنم و اینکه اصلا قرار نیست ک 100% اتفاق بدی براش بیفته و فقط باید تحت نظر باشه.

خیلی تشکر کرد . 

خیلی وقت هست ک میخوام مطلبی بنویسم و ب دلایلی بهم اجازه داده نشد ولی حتما در این وبلاگ مطرحش میکنم و باید همه گی برای سلامتی تون بهش علم داشته باشید ..

ب زودی ..

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۱۹